-
رابطه ی دشوار
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:43
-
درد
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:42
-
همین کافیه
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:42
-
زنده به گور
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:41
-
Sometimes
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:41
-
بغض پر توقع
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:40
-
هشدار
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:40
-
خوب و بد
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:39
-
باران
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:39
راستش را بخواهی، امروز اتفاق خاصی رخ نداد... فقط حدود عصر بارانی کوتاه بارید اما زار زار... سهیل ملکی
-
خوبم
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:37
-
کودکی
سهشنبه 3 دیماه سال 1392 08:36
-
خودت خواهی فهمید!
یکشنبه 1 دیماه سال 1392 01:15
نیازی به صحبت و قسم نیست. به گذر زمان چشم بدوز. خودت خواهی فهمید. وقتی با چشمان پر اشک، روبرویم مینشینی و با صدای لرزانت میگویی: "راست میگفتی. تنهایم نگذاشتی!" خودت خواهی فهمید. به گذر زمان چشم بدوز...
-
بودن و داشتن
شنبه 30 آذرماه سال 1392 14:14
یه بنده خدایی میگفت نسل جدید، آدمایی شدن که به جای فعل "بودن و شدن" (to be & to become) تبدیل شدن به موجودات "داشتن" (to have) یعنی موفقیت رو در داشتن یه سری چیزا میبینن، در حالی که موفقیت بودن و شدنه. مثل "شاد بودن"، "قوی بودن"، "مادر بودن"، "پولدار...
-
درد آشنا
شنبه 30 آذرماه سال 1392 14:03
بیشتر ما آدما اینجوری هستیم که ترجیح میدیم دردایی رو که بهشون عادت داریم تحمل کنیم. ترس اینکه مبادا دردی بیاد سراغمون که حتی مزه اش رو هم نمیدونیم، دردی که برامون کاملن غریبه و نا آشناست؛ باعث میشه به تحمل دردی که داریم میکشیم راضی باشیم و چه بسا خوشحال باشیم از اینکه دردی که داریم میکشیم رو حداقل میشناسیم و برامون...
-
حس لعنتی
دوشنبه 25 آذرماه سال 1392 23:31
باز هم همون حس لعنتی ... خدا بخیر کنه.
-
حس غریب و آشنا
یکشنبه 24 آذرماه سال 1392 08:45
یه حسی توی وجود آدم شکل میگیره گاهی. یه حسی که منشأش از دیگرونه، ولی شاید آدمای دیگه نتونن بفهمن و حتی به رسمیت هم شاید نشناسنش. یعنی نتونی به کسی بگی اش. چون احتمالن ممکنه با بی توجهی، تمسخر، انتقاد و حتی توهین دیگرون مواجه بشی. هر چقد هم بخوای به دیگرون توضیحش بدی، محاله کسی بفهمه. انگار اصلن داری به یه زبون دیگه...
-
خودمون
شنبه 16 آذرماه سال 1392 16:03
ما معلمای خوبی هستیم برای دیگرون. وقت نصیحت کردن و ایده دادن به دیگرون زبونمون بازه، ولی همون نصیحتا و ایده ها رو برای خودمون به کار نمیگیریم. برای حل مشکل بقیه ذهن فعالی داریم، ولی وقتی نوبت به خودمون و مشکل خودمون میرسه عقلمونو میزاریم زیر پامون و کاملن احساسی عمل میکنیم. آدمای دو شخصیتی ای هستیم و همیشه بین این دو...
-
همسایه
سهشنبه 12 آذرماه سال 1392 07:44
دریا واسه کشتیای بی سرنشین جا نداره پس من چرا غرق بودم تهران که دریا نداره این گوشه از شهر امنه، من سعی کردم نمیرم اِنقدر نمیرم که آخر این گوشه پهلو بگیرم تو سال ها سرنشین این گوشه از شهر بودی اما با من که همیشه همسایتم قهر بودی آرامش قبل طوفان ابروی اون روی ماهه اخمت به من گفت هر شب طوفان سختی تو راهه چند روز چند سال...
-
ترسهایمان
شنبه 9 آذرماه سال 1392 16:34
ما مردمی شده ایم که برای شادی کار نمیکنیم، بلکه از سر "ترسهایمان" است که از صبح سگ دو میزنیم. از ترس از "نداری" بگیر تا ترس احمقانه "چشم و هم چشمی" تا ترس از "کم شدن رزق و روزی" و ... نمیخواهیم موفق باشیم. میخواهیم از بقیه "موفق تر" بشویم و اینست که هر روز افرسوده تر و...
-
فلسفه عاشورا
یکشنبه 26 آبانماه سال 1392 08:49
حسین نه به دنبال قیام بود نه به دنبال به دست آوردن حکومت. نه به دنبال جنگ با یزید. نه به دنبال گرفتن حق خودش. از همون لحظه ای که از مدینه خارج شد.(فخَرجَ منها خائفاً یتَرغّب). میخواست حفظ امنیت خودش و خاندانش رو بکنه. به محمد بن حنفیه هم میگه امر به معروف و نهی از منکر میکنم. اگر مردم پذیرفتند که پذیرفتند؛ اگر...
-
باز هم سرقت
جمعه 10 آبانماه سال 1392 22:01
یادتونه گفته بودم موبایلمو دزدیدن؟ دوباره همون اتفاق افتاد. فرقش با دفعه پیش یه چاقو بود که داشت شیکممو سوراخ میکرد!
-
قول به خودم
شنبه 4 آبانماه سال 1392 16:38
امروز به خودم یه قولی دادم. اگه برای کسی کاری انجام میدم از این به بعد، سعی میکنم اون کار رو تموم و کمال انجام بدم. درست و حسابی. کار نصفه و نیمه، حتی اگه کار خیری باشه که برای دیگرون انجام میدیم، به درد نمیخوره. این بهونه که وظیفه ام نبوده و لطف بوده، اصلن توجیه خوبی برای انجام ندادن درست و درمون یه کار نیست. یا کار...
-
عکس نوشته 2
یکشنبه 28 مهرماه سال 1392 09:21
-
من، آیینه، تنهایی
شنبه 20 مهرماه سال 1392 11:59
با اینکه هر روز، بارها و بارها خودم رو توی آیینه میبینم، ولی امروز وقتی خودم رو توی آیینه دیدم، یه لحظه وحشت کردم. کسی رو که توی آیینه بود اصلن نمیشناختم. نه از لحاظ قیافه، از هیچ جنبه ای نمیشناختمش. امروز واقعن احساس تنهایی و بیکسی کردم. حتی خودم هم خودم رو نمیشناسم دیگه. چقدر غریبه شدم با خودم. چقدر تغییر کردم....
-
فقر...
شنبه 13 مهرماه سال 1392 13:20
-
گوش های همیشه شنوا
سهشنبه 9 مهرماه سال 1392 09:13
بیشتر آدما برای شنیدن درد و دلت، ظرفیت محدودی دارن. ظرفیتشون که پر شد، خودت میفهمی که دیگه نباید از مشکلات و دردهات بهشون چیزی بگی. بعضیهاشون خودشون اونقد مشکل دارن که ظرفیت مشکل خودشون رو هم ندارن، بعضیهاشون هم نه اینکه نخوان بشنون. به خاطر اینکه طاقت دیدن درد و رنجهات رو ندارن، نمیخوان گوش شنوایی باشن برای شنیدن درد...
-
بعضی ها...
سهشنبه 2 مهرماه سال 1392 14:23
-
حقیقت
سهشنبه 2 مهرماه سال 1392 14:21
این حقیقتست که از دل برود، هر آنکه از دیده رود...
-
چرخ بر هم زنم...
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 18:14
چرخ بر هم زنـــــم ار غـــیر مــرادم گردد من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
-
آلوده به التماس
شنبه 30 شهریورماه سال 1392 18:00