روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

ــــــــــــــــــــــــــــــــ

ایام وبلاگ نویسی من هم مثل اینکه داره به سر میاد.. علیرغم دلبستگی....

دستورالعمل

دستورالعمل ها و برنامه ها خیلی خیلی چیزای خوب و مفیدی ان.

مثلا وقتی که از لحاظ روحی نرمال و طبیعی هستی، یه دستورالعمل مینویسی برای لحظه هایی که خیلی غمگین و افسرده ای.  بعدش موقعایی که خیلی غمگین و افسرده میشی، به این دستورالعمل رجوع میکنی و طبق اون عمل میکنی. 

نکته مهم اینه که وقتی که غمگین و افسرده ای، به خاطر اینکه خیلی درگیر احساساتت شدی، ذهنت درست کار نمیکنه و نمیتونی برای همون لحظه ت تصمیم درستی بگیری. ولی اگه سعی کنی تا اونجا که ممکنه، طبق دستورالعمل از پیش نوشته شده خودت حرکت و رفتار کنی، حالت بهتر و بهتر میشه. ولی اگه دستورالعملی نباشه که طبق اون بخوای رفتار کنی و عکس العمل نشون بدی،  ممکنه روزها و یا حتی ماهها، اسیر حال بدت بشی و نتونی خودتو نجات بدی. 

پس به نظرم، آدم باید حالتهای بحرانی زندگیشو پیش بینی کنه و برای هر کدوم یه دستورالعمل  واقع بینانه داشته باشه. 

شاید وقتی اون لحظه های بحرانی زندگیت برات پیش بیاد، به خاطر بی حوصلگی و غم و ناراحتی و خشم، نتونی همه اون دستورالعمل رو کامل انجام بدی، ولی حتی اگه بیست درصدش رو هم بتونی انجام بدی، میتونی خودت رو نجات بدی و حال خودت رو بهتر کنی. 

دستورالعمل ها، مثل کدهای زندگی می مونن. باید تا اونجا که میشه بهشون پایبند بود...