روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

علم ناقص

نمیدونم تا به حال تجربه کردین یا نه. ولی بعضی وقتا میدونید بعضی اتفاقها و بعضی چیزها یه دلیلی داره. میدونید علمتون نسبت به اون اتفاق کامل نیست و برداشتتون از اون اتفاق درست نیست. ولی نمیدونی درستش چیه. نمیدونی دلیلش چی میتونه باشه. هر چی فکر هم میکنی به جایی نمیرسی. یعنی توی اون لحظه خاص، به جهل خودتون و عدم تواناییتون برای برداشت درست از اون اتفاق، علم و آگاهی دارین. این علم و آگاهی رو هم از اتفاقای گذشته زندگیتون به دست آوردین و تعمیم دادین. خیلی وقتا بوده که یه چیزی رو اصلن نمیفهمیدین و به نظرتون خیلی غیر منطقی میومده، ولی بعدها فهمیدین دلیلش چی بوده. این و فقط راجع به کارایی که به خدا و حکمتش مربوط میشه نمیگم. اصلن جنبه مذهبی به حرفم نمیدم. ولی همیشه موقع قضاوت مسایل و اتفاقای زندگیمون، باید کامل نبودن علم و آگاهیمون رو مد نظر بگیریم.

پاییز

من از پاییز متنفرم. مخصوصن از هوای ابریش. ولی یه چیز پاییزو دوس دارم. اینکه هوا ابری هست، ولی تاریک نیست. خورشید هنوز زور خودشو داره و همه چیزو روشن میکنه. من عاشق این منظره ام....

تو!

از تــــــــــــــــــو به خود رسیده ام این که سفر نمیشود!

بی همگان به سر شود، بی تــــــــــــو به سر نمیشود!

...

یه بوم خالی و سفید....

خودکار سیاه بیک

خوش خط و تمیز و شیک، عاشق شده است...

افتـــــــــاده به جیک جیک، عاشق شده است...

یک قلــــــــــــــــــب کشیده است و تیری در آن...

خودکار ســــیاه بـــــــــیک، عاشق شده است...



جلیل صفر بیگی