روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

روزهای سخت

بلاخره اون روز اومد. روزی که ازش میترسیدم و با فکر کردن بهش کلی دغدغه فکری میومد سراغم. اصلا نمیدونم میتونم این روزا رو پشت سر بذارم یا نه. فرار کردن فایده نداره. بلاخره باید با این روزا مواجه بشم. هر چند خیلی خیلی سخته، ولی دیگه کاریش نمیشه کرد...

ماه رمضون رو میگم.

امیدوارم به اونایی که روزه میگیرن مبارک باشه و به اونایی که نمیگیرن، زیاد سخت نگذره...

زندگی همینیه که هست....

حالت طبیعی آدم ناراحتی و غم و غصه و دل نگرونی و تنهایی نیست. به خدا این حالتها،هر چند هم که بیشتر ثانیه ها و لحظه های زندگی آدم رو تشکیل میده،غیر طبیعیه و نباید به عنوان یه چیز طبیعی بهش نیگا کرد. هر ناراحتی و غم و غصه ای،ناشی از یه مشکل غیر طبیعیه که ذهن آدم رو مشغول کرده. آدم باید بگرده و دلیل هر ناراحتی و بی حوصلگیش رو پیدا کنه و با تموم وجود سعی کنه بر طرفش کنه.حتی شاید لازم باشه آدم مجبور باشه کلی روانشناسی و روانکاوی کنه. پول خرج کنه و یا هر کار لازم دیگه ای. به خدا این حالتا افتخار نداره. آدم باید همیشه شاد و پر انرژی باشه. اگه جهان آخرتی باشه و خدا بخواد دهنمون رو سرویس کنه، به خاطر تک تک ثانیه هایی که شاد و پر انرژی نبودیم پدرمون رو در میاره. اگه شاد و پر انرژی نباشیم، غیر طبیعیه و بدی ما اینه که فکر میکنیم افسردگی و ناراحتی،جزء جدا نشدنی زندگی ماست و هیچ کاری نمیشه براش کرد و یا حتی بعضیهامون از این حالتها و عکس العمل مردم نسبت به افسردگی و ناراحتیمون لذت میبریم . یه لذت پنهان که از هر چیز دیگه ای خطرناکتره. پاشیم یه تکونی به زندگیمون بدیم. به خدا شرم داره کسی بیشتر از چند روز متوالی حالش بد باشه و نتونه کاری برای خودش کنه و حالش رو بهتر کنه. خجالت داره. دلیل ناتوانی و بدبختی و بیچارگیه. پاشیم چند تا کار لذت بخش برای هر روزمون مشخص کنیم و خودمون رو موظف کنیم حتما انجامشون بدیم. سعی کنیم طعم لذت و خوشحالی رو هر روز بچشیم. استانداردهای زندگیمون رو بالا ببریم و سطح نشاط زندگیمون رو بهبود ببخشیم. به خداوندی خدا اینا شعار نیست. آدمایی که حتی نمیخوان زحمت این کارا رو به خودشون بدن، برای این که ذهنشون رو آروم کنن و تنبلی و افسردگی خودشون رو توجیح کنن همون اول بدون اینکه یه ذره به درستی این حرفا فک کنن میگن اینا همه شعاره و من رو متهم میکنن نفسم از جای گرم بلتند میشه و حتما چند تا از این کتابای روانشناسی خوندم که دارم این حرفا رو میزنم. مختارن هر جور میخوان فک کنن. ولی به خدا ماها حیفیم. زندگیمون حیفه. نباید توی خیال و وهم و تصور خودمون زندگی کنیم. زندگیمون،چه سخت چه راحت همینیه که هست. واقعیت همینیه که هست. تو رو خدا ترجیح ندیم دروغهای زندگی و فکر و تصورات و رویاهای خیالیمون آروممون کنه. ترجیح بدیم با واقعیتهای زندگیون زندگی کنیم،هر چند که آزارمون بده و اذیتمون بکنه. از خیال و وهم و افسردگی و تنهایی بیایم بیرون. هیچ کس هیچ کس هیچ کس توی این دنیای ظالم، دلش به حال ما نمیسوزه. حتی خود خدا. خودمون باید فکری برای زندگی خودمون بکنیم و از پیله ای که دور خودمون کشیدیم و داریم ازش لذت میبریم بیایم بیرون. باید جمع کنیم این بساط رو و این بازیای بچه گونه رو. لذت ندونستن و افسردگی و تنهایی، هیچ وقت آدم رو برای همیشه آروم نگه نمیداره. از افسردگیهامون لذت نبریم... 

نقاط ضعف

دیشب نشستم با خودم فک کردم. گفتم بشینم نقاط ضعفم رو بنویسم و برای هر کدوم یه برنامه زمانی بنویسم که اصلاحشون کنم. نوشتم. شد 9 صفحه

ینی باورم نمیشدا. این همه ایراد و ضعف داشته باشم و خودم حواسم بهشون نبود. 

امشب هم میخوام برم نقاط قوت خودم رو بنویسم. امیدوارم باز هم از زیادیشون تعجب کنم. وگرنه دپرس میشم میرم گم و گور میشم.

توقع

سعی میکنم از آدما زیاد توقع نداشته باشم. سعی میکنم وقتی کاری رو برام انجام نمیدن، زیاد دلخور نشم. ولی عزیز من، یادت باشه تو هم توقع نداشته باشی ازم. اگه موقعی که خیلی خیلی کمکم رو میخوای، ازت دریغ کردم، مثل من که کمکت رو میخواستم و ازم دریغ کردی، زیادی بهت بر نخورده. به قول خودت، زندگی همینه دیگه. 

Unfriend

یه وقتایی، یه مستطیل کوچیک توی دنیای مجازی، خیلی بیشتر از هزاران هزار کلمه توی دنیای واقعی،حرف برای گفتن دارن. وقتی صفحه Facebook دوستی که مدتها قبل Add اش کرده بودی رو باز میکنی و دکمه "Add as Friend"، دوباره جلوی چشمات به نمایش در میاد، غم عالمه که میریزه توی دلت. غمی به بزرگی مجموع تک تک ثانیه هایی که اونو میشناسیش.