روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

ای فلانی! زندگی شاید همین باشد!

به نظر من آدم نباید انتظار داشته باشه فقط وقتی همه چیز سر جاشه بتونه بخنده و لذت ببره. چون قرار نیست هیج زمانی از راه برسه که آدم هیچ مشکلی نداشته باشه و همه چی آروم باشه. اون زمان هیچ وقت نمیاد یا اگه بیاد زود میره. زندگی همیشه پره از غم و غصه و در عین حال، خوبی و خوشی. اینها با هم آمیحته شده. همیشه، هم غم هست هم شادی. نباید منتظر یه فرصت استثنایی برای خوشحال بودن و احساس خوشبختی کردن بگردیم. باید از همین لحظه های کوچیک زندگی، که هم مملو از غم و غصه و هم  مملو از خوبی و شادی ان استفاده کرد. اگه آدما نخندن و همین خوشیهای به ظاهر الکی رو هم نداشته باشن، غم و غصه ها قوی تر میشن و کار انسان رو یه سره میکنن. اگه همین مسخره بازیها و خوشی ها نباشه، زندگی خیلی جدی و غیر قابل تحمل میشه.

همیشه انسان وقتی ناراحته، بیشتر به خندیدن احتیاج داره...

شادیها و لذت بردنهامون رو به تأخیر نندازیم و به وقوع اتفاقات خاص، مشروط نکنیم.

ای فلانی! زندگی شاید همین باشد!



نظرات 19 + ارسال نظر
خرید اینترنتی یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:16 http://javanbazar.com

سلام دوست و همکار عزیزم سایت بسیار خوب و عالی دارید
و اگر ازش پشتیبانی بیشتری کنید خیلی عالیتر میشه.
دوست عزیزم من مایل به تبادل لینک با شما هستم
همکار عزیزم در صورتی که با تبادل لینک موافق هستید حتما به سایت من که سایت خودتون هست تشریف بیاورید
و بگید با چه نامی لینکتون کنم و اگر مایل به تبادل لینک بودید من را با عنوان

خرید اینترنتی

لینک کنید.

هم اکنون سایت من (رتبه در گوگل 3) . خوشحال میشوم به سایت من یک سری بزنید و نظر زیبا تون را بگید

هم اکنون آمار روزانه سایت من بین 2000 تا 3000 هست.

http://javanbazar.com

منتظر نظر زیباتون هستم. یادت نره حتما بیا...

گل بارون یکشنبه 27 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 21:11

این پستت چرا اینجاست؟قایمش کرده بودى؟
بنظرمنم زندگى همینجوریه با همه تلخى وشیرینیشه که قشنگه زندگى اگه یه رو داشت خیلىکسل کننده میشد برای همین گاهى غم وتلخى لازمه تا قدر قشنگیاوشیرینیهاشو بدونیم.
تازه اولم شدم.

درستش کردم. ممنونم
راستی اول هم نشدیا

سروش زندگی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:05

اون روز گفتی باید لحظه زیبا درست کنیم مثل شب قبل که رفته بودیم پارک خیلی برام نکته خوبی بود شاید ما ندونیم چقدر قرار یه ملاقات یا تفریح ساده بهمون خوش بگذره و شاید شرایط زندگیمونو بهتر کنه یه موقعیت خلق کنه .
زندگی رو با یه اتفاق ساده می شه دلانگیز کرد

همین تفریحای کوچیک زندگی رو قابل تحمل میکنه. وگرنه زندگی به خودی خود خیلی سخت و یکنواخت و دلهره آوره...

حسین بابا دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:10

شلام عممممممممو
اون چوچولا چی کار مطنن اون زیر
یدونه برام می خری

خودت بزرگ میشی برای خودت میخری عزیزم...

go♥od girl دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:37 http://aseman-man.blogsky.com

آره...
شدیدا"موافقم با نوشتت.
اما شاید این گرفتاری ها اونقد ذهنمون. به خودش اختصاص بده...
که شاید یادمون بره داریم زندگی میکنیم!

یادمون میره. چقدر زیاد یادمون میره...

سارا دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:07

آخ آخ چه بجه های شیطونی!
نکنه بچه گی خودته؟
اون یکی کیه انوخت؟!

نه بابا...من همین الآنشم از این کارا بلد نیستم...

هستی دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:38

اگه جدی باشی اصن خنده نیست تو پیرامونت .....
+ زندگی همینه .

و چقدر هم بده که خنده توی زندگیت نباشه

سراب بیابان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:13

با انکه با حرفهات موافقم ؛هیچوقت نمی تونم بهش عمل کنم .خیلی خیلی سخته ؛ چرا فکر می کنی هیچ زمانی نیست که برسه و آدم هیچ مشکلی نداشته باشه ؟؟؟؟من فکر می کنم خیلی ها هستن هیچ مشکلی ندارن وبا لذت زندگی می کنن اصلا نمی دونن غم و غصه یعنی چی ؟ وهمه چیز زندگی شون سر جاشه ؛البته خیلی خوبه که آدم مقاوم باشه و در هین مشکلات.......ولی متاسفانه من.....

اصلن اینطور نیست. همه مشکل دارن. حتی اونایی که به نظر میرسه هیچ مشکلی ندارن. تو توی دل هیشکی نیستی تا بدونی چه دغدغه هایی توی ذهنشونه و از چه چیزایی رنج میبرن. نا رضایتی به زندگی یه چیز درونیه. در ضمن یکی از قویترین آدمایی که توی عمرم دیدم تویی

سراب بیابان دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:16

در ضمن عکس خیلی با حالی بود

ممنونم عزیزم.

touska دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:46

اوهوم

:)

touska دوشنبه 28 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:46

اوهوم

باز هم :)

مهندس هویج سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:32 http://havijoo.blogsky.com/

دقیقا همینطوره. چند شب پیش یکم ناراحت بودم و داشتم با بابا صحبت میکردم و ناراحتی ام رو با شوخی شروع کردم به گفتن و بعد واسه اذیت کردن انقد شوخی شوخی خندیدم به دردی که داشتم که وقتی نگاه کردم دیدم اون درد نبوده که یه نعمت قشنگه که از نظر و دیدگاه کجکی من درده و حالا من عاشق اون دردم.

چه حس خوبی پیدا کردی پس....

شیدا سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:48 http://sheyda56nc.blogsky.com

یک روز رسد غمی به اندازۀ کوه
یک روز رسد نشاط اندازۀ دشت
افسانۀ زندگی چنین است عزیز،
در سایۀ کوه باید از دشت گذشت

چقدر قشنگ بود شعره...
مرسی...

مهندس هویج سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:19 http://havijoo.blogsky.com/

آره خیلی خوب

:)

چکاوک سه‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 16:06 http://yazdan-paki1.blogsky.com/

آره توی این جور مواقع واقعا احتیاج به خندیدن حتی اگه بیخودی و از سر شوخی و مسخره بازی باشه داریم ...
به نظرم بهتر میتونیم مسئله هاو مشکلاتمونو حل کنیم.

بله. همینطوره...

نسیم چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:28

ای فلانی زندکی همیشه زیباس
کاهی در انتهای لبخندهای کوجک قهقهه ای نهفته است

ممنونم از حضور مهربونت...

گندم چهارشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 18:47

میدنی من وقتی ناراحتم یهو یه چیز خنده داری برام پیش میاد و میخندم به خاطر اون خنده عذاب وجدان میگیرم فکر میکنم باید حتما ناراحت باشم باید تنبیه بشم بفکر میکنم حق خندیدم ندارم.....

چقدر این طرز فکر آشناست برام. شاید ارثی باشه...

آناهیتا سه‌شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 18:22 http://chiara.blogsky.com

زندگی اصن مجموع همین خاطره هاس.
مجموع لحظه های خوب و بد زندگی,
که حتا بی خود ترینشونم بعدن خاطره می شن

به قول یه کسی که اسمشو نمی دونم,
you never know when youre making a memory...


+ازین عکسایی که دوتا بچه دارن همو می بوسن اصن خوشم نمیاد.
حس خیلی بدی بهم می ده

آره واقعن زندگی همیناست....
چی بگم والا...خب همو دوست دارن دیگه دارن بوس میکنن.
D:

برشا چهارشنبه 20 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:18

وبلاگتون خیلی جالبه.
از وبلاگهایی که بیشتر حرف دل و نوشته ی خود نویسندست خوشم میاد..
از وبلاگ هستی اومدم اینجا :)

خیلی پربار بود...قلمتون پرتوان..

موفق باشین.

ممنونم....
باز سر بزنید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد