روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

باز هم دلتنگی...

دلتنگ آغوشی شدم که دیگر هیچ وقت نمیتوانم حسش کنم.

دلتنگ کسی که واژه ی "نمیتوانم" را در نگاهش زیاد دیدم. ولی در زبانش هرگز.

دلتنگ کسی که یک "درست میشود" اش تمام نگرانیهای دنیای کودکیم را از بین میبرد.

دلتنگ کسی که همنشین همیشه ی درد بود، ولی همیشه میخواست دردهایم را بکاهد.

دلتنگ کسی که فاصله بین اخم و لبخندش نگاه پشیمانم بود.

دلتنگ کسی که در همین روزها، حتی زبان روزه و پشت خیس از عرقش، از تلاش بازش نمیداشت.

دلتنگ کسی که هر روز زودتر از خورشید از خانه میرفت و دیرتر از او به خانه بر میگشت.

دلتنگ کسی که برای آرامش من لباس کارگری میپوشید و همین لباس میشد باعث خجالت من.

دلتنگ کسی که قهرمان دوران کودکیم بود، و تا آخر عمرش قهرمان ماند، حتی در بستر بیماری.

دلتنگ کسی که دوست داشت روزهای ماه رمضان شش سال پیش را دریابد، ولی ...

دلتنگ کسی که میشد لحظه های با او بودنم، طولانی تر باشد؛ ولی خیلی زود از دستم رفت...

دلتنگت پدر...

نظرات 21 + ارسال نظر
touska سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:36

منم دلتنگشم ...بدون استثنا...روزی رو بدون فکرش نمیگذرونم...توهم گاهی بیامسجدما...یه صدایی داره!....بشنوی گریه ات میگیره مث من....ولی دلت آروم میشه...انگارخودشه...شاید من خودمو گول میزنم ولی به خداراضیم به این فریب هرروزوهرشب خودم...نمیدونی چه فریب پرغنیمنپت وشیرینیه....

از فریب متنفرم. از گول زدن خودم متنفرم.
یه شادی و آرامشی میخوام که با بر ملا شدن حقیقت از بین نره...

touska سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:38

الهی واسه دلتو تنگیش بمیرم...باهمه سلولهای بدنم درک میکنم داری چی میگی...

ممنونم...

گندم سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:44

وقتی داشتم میخوندم یه بغضی نشست تو گلوم صدام میلرزید.
دلم نمیخواد بگم قشنگ بود چون دلتنگی هیچ کس قشنگ نی.
اخه چی بگم که ارومت کنه
خدا بیامرزش

ممنونم عزیزم...همین که هستی آرومم میکنه...

سراب بیابان سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 11:50 http://SARAB-BIABAN.BLOGSKY.COM

متاسفم..........دلتنگی بد دردیه؛من با تک تک سلولهای بدنم احساسش می کنم.هر لحظه و هر ثانیه.........
خدا همه ء رفتگان رو بیامورزه .

ممنونم که سر میزنی بهم.
خدا همه رفتگان رو بیامرزه...
ولتنگ همه شونم...

دل نوشته سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:13 http://fun-thing.blogsky.com/

نوشتتون خیلی قشنگ بود کلمات و جمله ها رو قشنگ کنار هم لینک کردین.
خدا رحمتش کنه. ایشالله هیچ وقت غم نبینین
تو این مامه براش قرآن بخونین خیلی ثواب داره...
...................
راستی سرباز یه سوال دلیلشو بهتون می گم بعداً
اینترنت شما از چه نوعی هست؟ از مرکز ISP گرفتین یا از مخابرات یا نمونه های دیگه؟
اگر جواب بدین ممنون می شم مهربون

ممنونم از دعاتون...
از مرکز مخابرات گرفتم...

گل بارون سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 13:32

هر چند دلتنگی قشنگ نیست ولی زیباست آدم برای کسی که دوسش داشته دلتنگ یشه ایکاش بود شاید شرایط خونواده الان اینجوری نبود و همه بهتر همدیگرو میفهمیدن این یکی از حسنای بودن بزرگتر توی خونوادست خدا رحمتش کنه

اوضاع خونواده ربطی به بودن و نبودن اون نداره. قصور از خود ماست...

سارا سه‌شنبه 25 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 22:03

عزیزم...
خدا رحمتش کنه...
قشنگ گفتی اشکم درومد.

ممنونم عزیزم.
خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه

تارا چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 00:06

چه دلتنگیه عجیبی!

چرا عجیبه؟

هستی چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:53 http://www.ha3tii.blogfa.com

تو دلتنگیت عجیب شریکــــم !

+ همون دلتنگیه ک ِ گفتـم میدونی بی پـآیانه ......

ممنونم. لطف کردی کامنت گذاشتی

چکاوک چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:53 http://yazdan-paki1.blogsky.com/

از هم دلتنگی...هی
میبخشی سرباز
ولی من هیچ وقت دلم براش تنگ نشده و دلتنگی براش شده برام یه آرزو.
هیچ وقت از سرکار اومدنشو عرقش خستگیشو ، ندیدم و این برام یه عقدست.
هیچ وقت برام یه قهرمان نبود.(بیشتر وقتا توی رختخواب دیدمش)
بیشتر وقتا از پدر نایلون پر از قرص ،صدای چیلیک چیلیک در اومدن قرص از قاب قلعی وصدای غلپ غلب پایین رفتن آب از گلوش توی ذهنمه .
هیچ وقت موقع نماز بیدارم نکرد
ولی با همه ی اینا وبا همه ی خیلی دردای دیگه
دوستش دارم وقتی ازش عصبانی میشم اگه باهام شوخی کنه خیلی زود میخندم
دوسش دارم

خدا نگهشون داره برات.
پدر خیلی خوبه. هر جور که میخواد باشه...

دل نوشته چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:53 http://fun-thing.blogsky.com/

سلام سرباز
سرور آپی شما از انگلستان بود ولی بقیه دوستان نه
شاید به خاطر استفاده از فیلتر شکن باشه آی پی رو تغییر داده
یه مقدار برام جالب بود گفتم بپرسم

:)

mohammad چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 12:29 http://www.dragoncruel.blogsky.com

سلام سربازکم خوبی؟
میشناسی منو؟
ممدم؟
یه سر بهم بزن داداش
منتظرم

خوشحالم دوباره میبینمت...
چشم...

آناهیتا چهارشنبه 26 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 18:11 http://chiara.blogsky.com

بعضی آدما هستن, حتا وقتی درکنارشونی دلت براشون تنگ میشه.
چه برسه ب اینکه نباشن.....

آره...همینطوره

نسیم پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:31

خدا بیامرزه...
تنها جمله ای ک تونستم بکم...

ممنونم....لطف داری...

نجوا پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 01:33

از دل نوشتی، لاجرم بر دل ما نیز نشست.
روحش شاد رفیق...

خیلی لطف کردی رفیق....

دونده طوفانی پنج‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 23:01

سلام

دلتنگی تون رو درک میکنم...:((

خدا رحمت کنه پدرعزیزتون رو...
شب جمعه است. برای شادی روحشون صلوات فرستادم با فاتحه

ممنونم. خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه...

تارا شنبه 29 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 10:56

سلام سرباز جان.الان کامنتات رو دیدم.اجازه ی توضیح میفرمایید دیگه؟راستش من چند بار سعی کردم از طریق قسمت تماس با من برات کامنت خصوصی بزارم در مورد پست جدیدم ولی نتونستم.برا گندمم نتونستم.خب حالا از اتهامات تبرئه شدم؟

اتهامی نبود عزیز. طلبکار که نیستم.
ممنونم.

تارا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:21

راستی سرباز بعد از صد سال اومدم جواب سوالت رو بدم.ازم پرسده بودی کجای این دلتنگی عجیبه.راستش برای من عجیبه چون من تا حالا این مدل دل تنگی رو لمس نکردم و این نوع دلتنگی برام ملموس نیست.دلتنگی برای کسی به اسم پدر هیچ وقت در مورد من اتفاق نیوفتاده.

آره. میدونم. توی پستهات گفته بودی.
امیدوارم این حس رو تجربه کنی یه وقت...

تارا جمعه 4 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 13:25

یه چیز دیگه.میدونی سرباز برام خیلی عجیبه با این که من خیلی وقته دارم به تو سر میزنم و تو هم خیلی وقته که داری با حضورت تو وبم منو همراهی میکنی ولی تا حالا نگفتی که منو لینک میکنی!!!!!!!!!!!جالبه که بد از این همه مدت من و تو تبادل لینک نکردیم.حیف که نمیتونم اسمایلی بذارم وگرنه اینجارو پر از شکلک تعجب میکردم.

آره. راست میگی...
من لینکت بکنم با اجازه؟

تارا شنبه 5 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:29

آره لینک کن.

چشم. شما هم اگه دوس داشتی لینک کن...

سروش زندگی جمعه 11 مرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:28

اون دیگه بر نمی گرده ولی میدونم ما زود می ریم پیشش

ای بابا....
منگه اصلن دوس ندارم برم پیشش...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد