روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

بفم اینو!!

همون پیامبری که این همه سنگش رو به سینه میزنی، میومدن جلوش پاهاشون رو دراز میکردن میگفتن ناخنهامون رو بگیر و اون بزرگوار بدون این که خنده از لباش بره، ناخنهاشون رو میگرفت. همون پیامبری که ادعات میشه دوسش داری، هر روز یه زن یهودی سرش خاکروبه میریخت، یه روز که نریخت سراغ اون زن رو گرفت و وقتی فهمید اون زن مریضه رفت به عیادتش. همون امام حسنی که خودت رو شیعه اش میدونی، توی رهگذر بهش نا سزا گفتن، هیچی نگفت. آخر سر گفت اگه غذا نداری بیا من سیرت کنم، اگه خونه نداری بهت پناه بدم. اگه پول نداری بهت کمک کنم. همون امام حسینی که ادعای عاشق بودنت بهش گوش فلک رو کر کرده، میگه مراجعه مردم به شما نعمته، از نعمت خدا شاد باشید و رویگردان نشید.

غرور واسه چی گرفتتت؟ لباست عوض شده؟ هیات رفتی؟ عزاداری کردی؟ بیست روز توی آشپز خونه هیئت پخت و پز کردی؟ گریه کردی واسه امام حسین؟ حالا همه مردم اخ شدن؟ فقط تو و دو سه نفر اطرافیانت ملکوتی شدین؟

جمع کن این دکون بازار رو برادر من، خواهر من. اون پیامبری که من میشناسم و دینی که آورده و امامایی که من میشناسم، ترازوشون با میزان من و تو فرق داره. یه دفعه میبینی همین غرور و کینه ای که تموم دلت رو پر کرده، همه اون کارای به اصطلاح خوبت رو میسوزونه دود میکنه میبره هوا. 

سیاست کینه و دکاً دکا و غرور کجای دینت اومده؟ اینا رو بذار کنار و هیچ کدوم از اون کارایی که فکر میکنی خوبن رو انجام نده، به همون پیامبر قسم بخدا بیشتر نزدیک میشی. غرور آفت ایمانه. هر وقت فکر کردی خیلی خوب شدی و بقیه مردم اِخ شدن، بدون داری با سر سقوط میکنی. بفهم اینو !

بعضی وقتا به کسایی که ایمان آوردن و رفتن توی کار دین و مذهب، باید یاد آوری کرد که خدا یکی دیگه است. نه اونا!

نظرات 8 + ارسال نظر
گندم شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 12:06 http://atregandom.blogsky.com

چقدر ترسناک شدی
با هات موافقم درست و قشنگ گفتی

ترسناک!
عزیزم برای تو که هیچوقت ترسناک نمیشم...

گل بارون شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:16 http://www.golbarooni.blogsky.com

وووووووووواااااااایییییییییییییی چقدر بدم میاد از آدمایی که ادای آدمای مذهبی ودر میارن راس میگی انقدری که به هیئت و عزاداری اهمیت میدن به خونوادشون اهمیت نمیدن ما هم داشتیم از این آدما ولی خدارو شکر الان بهتر شدن.

تارا شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:38

چی شده سرباز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟کدوم خشکه مقدس پا رو دمت گذاشته

زیادن دیگه اینجور آدما. مخصوصا توی ایران که مبنای هر حرکتی تظاهره...

touska یکشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 00:26

زندگی رانفسی ارزش غم خوردن نیست
آنقدرسیربخندتاکه غم ازروبرود

کاش همینقدر که نوشتنش ساده است، عمل کردن بهش هم ساده بود...

دونده دوشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 17:47 http://www.mycolddays.blogsky.com

سلام
غرور و عُجب، بد چیزیه!
اینکه بخاطر دو تا کار خوب، اونقدر هوا برمون داره که به چشم حقارت به بقیه نگاه کنیم خیلی خطرناکه!
پناه می برم به خدا از شر شیطان و نفس اماره! از شر غرور و عجب و فخر فروشی!
یکی نیست بگه آخه عزیز من! تویی که مثلا این کارا رو کردی، اگه نعمت دست و چشم و سلامتی و توفیق خدا نبود، بازم میتونستی؟!! خنده داره که فکر کنی خودت بودی. غرور نگیردت!

آره....کاملا درست میگی...

هنگامه چهارشنبه 1 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 02:18 http://hengameharjomand.blogsky.com/

منم بهشون میگم جمع کنن دکانشون و والابوخودا فقط تظاهر فقط ریا شده بیشتر عزاداری هااااا

همینطوره...
بگیا...یادت نره...

سروش زندگی شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 00:18

بزگترین و خود ساخته ترین آدمها هم از سقوط در برابر غرور هراس داشتن حتی پیامبرها ولی اینها بجه اند و غافل

انیتا یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 14:47

واقعا همینطوره... کاشکی درست بشه..امام حسین ع خودش راضی به یه سری حرکتا نیست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد