روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

خونه

پرنده ها چقدر راحتن که هر جا خواستن آشیونشون رو به پا میکنن. روی نوک درخت، با دید بسیار خوب.
نه دنبال خونه میگردن، نه غصه کوچیک بودن خونه شون رو میخورن، نه به خونه پرنده های دیگه حسادت میکنن، نه به خاطر خونه هاشون به همدیگه فخر میفروشن، نه به خاطر یه خونه خیلی خوشحال میشن، نه اعصابشون به هم میریزه و نه مخشون درد میگیره از فرط فکر کردن و نه هیچی...

نظرات 8 + ارسال نظر
تارا چهارشنبه 4 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:43

و همین طور آزادن.واسه ی پرواز کردنشون وقت و ساعت و شب و روز نمیخوان و مهم تر از اون تا هر ارتفاعی بپرن نه کسی نصیحتشون میکنه نه سین جیم و نه منعشون میکنه.پرنده سنبل آزادیه.سنبل رویالی شب های من.

گندم پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 14:57

خونه...
پرنده ها توی خیلی چیزای دیگه هم راحتن
ازادن
خیلی اذیت شدی؟
برات روزای خوبی رو ارزو میکنم عزیزم

ممنونم عزیزم.

مهندس هویج پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 22:15

خیلی قشنگ بود. دوستش دارم. عالی بود

ممنونم...لطف داری

touska پنج‌شنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 23:59

کلامی از شیخ بهایی:

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست، زیرا:
اگر بسیار کار کند، میگویند احمق است !
اگر کم کار کند، میگویند تنبل است !
اگر بخشش کند، میگویند افراط میکند !
اگر جمع گرا باشد، میگویند بخیل است !
اگر ساکت و خاموش باشد، میگویند لال است !
اگر زبان آوری کند، میگویند وراج و پر گوست !
اگر روزه برآرد و شبها نماز بخواند، میگویند ریا کار است !
و اگر نکند، میگویند کافر است و بی دین !
لذا نباید بر حمد و ثنای مردم اعتنا کرد
و جز از خداوند نباید از کسی ترسید.
پس آنچه باشید که دوست دارید.
شاد باشید، مهم نیست این شادی چگونه قضاوت شود.

ممنونم از نظرت ...
قشنگ بود...

گل بارون شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 19:36 http://www.golbarooni.blogsky.com

آخی خیلی اذیت شدی از دنبال خونه گشتن ؟
خیلی سخته میدونم بقولی: مسلمان نشنود کافر نبیند.
امیدوارم موفق بشی

ممنونم. لطف داری

سروش زندگی سه‌شنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 02:35

چه می دونی پرنده چه فکری می کنه شاید اون بدبخت تره

دونده شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1392 ساعت 10:33

آره. منم خیلی به این پرنده ها حسودیم می شه. نه دغدغه ی خونه دارن و نه کار و زندگی !
البته زندگی شون همیشه با استرس توامه. هر لحظه ممکنه خورده بشن و کشته بشن!

آره...واقعا همینطوره

انیتا یکشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 15:03

این نقاشی از نظر روانشناسی مورد داره. به خاطره خورشید نقش بابای این بجه تو زندگیش کمرنگه...

وا!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد