روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

نقاب

دیشب خواب دیدم تلویزیون داره آهنگ نقاب سیاوش قمیشی رو پخش میکنه. بیت بیتشو یادمه که با لذت و دقت گوش میکردم. امروز هم همه اش ورد زبونم این آهنگ بود. به این فکر کردم که خیلی وقته دلم برای خودم خیلی خیلی تنگ شده. شاید این خواب، درخواست ضمیر نا خود آگاهم بوده. به این فکر میکنم که کم کم دارم به نقابم عادت میکنم. داره قیافه ام یادم میره. انقد توی نقشم فرو رفتم که بعضی وقتا نمیدونم قبلنا داشتم فیلم بازی میکردم و خودم نبودم یا الآن دارم فیلم بازی میکنم و خودم نیستم. درست مثل کسی که اونقدر خوابیده و خواب دیده که نمیدونه زندگی واقعی وقتیه که توی خوابه یا وقتیه که توی بیداریه. اصلن کدوم خوابه و کدوم بیداری؟ کدوم حقیقته و کدوم مجاز؟ منِ واقعی کدومه؟

خودمو گم کردم. خودمو یادم رفته. کجا پیدام کنم؟




نظرات 16 + ارسال نظر
غریبه چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 16:47

ای بازیگر گریه نکن

ما همه مون مثل همیم

صبح ها که از خواب پا میشیم

نقاب به صورت میزنیم

یکی معلم میشه و

یکی میشه خونه به دوش

یکی ترانه ساز میشه

یکی میشه غزل فروش

کهنه نقاب زندگی

تا شب رو صورت های ماست

گریه های پشت نقاب

مثل همیشه بی صداست

هر کسی هستی یه دفعه

قد بکش از پشت نقاب

از رو نوشته حرف نزن

رها شو از پیله ی خواب

نقش یک دریچه رو

رو میله ی قفس بکش

برای یک بار که شده

جای خودت نفس بکش

کاشکی میشد تو زندگی

ما خودمون باشیمو بس

تنها برای یک نگاه

حتی برای یک نفس

تا کی به جای خود ما

نقاب ما حرف بزنه

تا کی سکوت و رج زدن

نقش نمایش منه

هر کسی هستی یه دفعه

قد بکش از پشت نقاب

از رو نوشته حرف نزن

رها شو از پیله ی خواب

نقش یک دریچه رو

رو میله ی قفس بکش

برای یک بار که شده

جای خودت نفس بکش

میخوام همین ترانه رو

رو صحنه فریاد بزنم

نقابمو پاره کنم

جای خودم داد بزنم

ممنونم

هنگامه چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 17:57 http://hengameharjomand.blogsky.com/

خودت و توی افکارت پیدا کن هیچ وقت برای خودت نمیتونی نقش بازی کنی ولی برای دیگران میتونی نقش بازی کنی ..پس خودت و توی خودت پیدا کن

من میتونم غم ها و دلبستگی هام و از دیگران قایم کنم اما از خودم نه چون توی حس منه ....

هنگامه چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 17:59 http://hengameharjomand.blogsky.com/

منم خیلی دلم میخواد اونی باشم که توی افکارم هستم ولی نمیشه نمیتونم توضیح بدم....نقابم میو فته

مشکل همه گیره پس...

هنگامه چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 17:59 http://hengameharjomand.blogsky.com/

ممنون از کامنت تبریک تولدم پسر خوب

خواهش میکنم. وظیفه بود...

نسیم چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 18:35 http://www.yamuor.blogfa.com

خیلی وقته دلم برای خودم و خنده هام تنگ شده ولی اون نسیمو پیدا نمیکنم...

پس شما هم؟

Davandeh چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 19:05

سلام
قشنگ گفتید
منم همین حس رو دارم
ولی با هنگامه خانم موافقم که اگه با خودمون روراست باشیم، میتونیم اون اصلی رو از فرعی تشخیص بدیم

ممنونم پست جالب توجهی بود

مرسی که سر زدی و نظرتو گفتی...

گندم چهارشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 21:49

نه اونی که بودی بازیه نه اینی که هستی نقش
فقط ادما عوض میشن و از خود سابقشون فاصله میگرن برای همین باهاش احساس غریبگی میکنن.....
اتفاقا فکر میکنم تو جز کسایی توی زندگیم هستی که کمتر اهل فیلم بازی کردن و نقش بازی کردن برای اطرافیانشون هست
حالا اینکه با خودت مشکل پیدا کردی چیزه دیگست باید حلش کنی

واقعا اینجوری فک میکنی؟ خوشحالم که این فکرو میکنی...

فروردینی پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 01:54 http://www.farvardiny.blogsky.com

سلام.
خیلى ممنون که همیشه مطالبم رو مى خونید و خیلى ممنون که دعوتم مى کنید بیام اینجا.

وقتی ادم خوده خودش بشه خیلی دوست داشتنی تر و پذیرفته شده تر می شه. بشه ادم بدون نقاب. مثل زن بدون ارایش. هیچ ارایشی!

ممنونم که اومدی

تارا پنج‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:23

لای برگای کتابا دنبال خودت نگرد
تو غبارا تو سرابا دنبال خودت نگرد
گم نکن خودت رو تو دنیای تردید و دروغ
زیر آوار نقابا دنبال خودت نگرد.
اگه میخوای خودتو پیدا کنی باید همه ی نقابارو بشکنی.

چه شعر با مسمایی نوشتی. کاملا جواب‌نوشته ام‌بود.
ممنونم
راستی دوست دارم نظرتو راجع به پست قبلیم بدونم تارا خانوم

هنگامه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:36 http://hengameharjomand.blogsky.com/

همه همینطورن فک کنم

چرا نمیشه اونی که هستی زندگی کنی ؟؟

خیلی سخته خیلی سخت گریه شدید شدید

نمیشه...فهمیدی به من هم بگو...

هنگامه جمعه 23 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:38 http://hengameharjomand.blogsky.com/

یه چیزی توچشمای خیس توبود
که خیلی نمیشد تماشاش کرد
تورو میکشیدم که یادم نری
من شاعرروعشق نقاش کرد!!


یعنی میشه این و توی دنیای حقیقی گفت و دربارت قضاوت نا حق نکنن

شعرت خیلی قشنگ بود...

سروش تنهائی شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 15:08

با عطر گندم موافقم ما با اعتقادات و اندیشه های گذشته فاصله می گیریم بعضی وقتها دوست داریم برگردیم به همون افکار خام ساده کودکانه بعضی مواقع هم دیگه دوست نداریم مثل گذشته فکر کنیم آدمی که فیلم بازی نمی کنه ولی از نقش زنگیش راضی نیست داره پوست می ندازه و اندیشه جدیدی تو ذهنش نقش می گیره

گل بارون شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 20:35 http://wwwgolbarooni.blogsky.com

خوشم میاد از آدمایی که ظاهرو باطنشون یکیه چه بانقاب چه بی نقاب ولی همه نقاب میزنیم که باطنمونو لوندیم بقول قدیمیا رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون نقاب رو باید زد تا ضایع نشد خوشحال میشم به وبلاگم سربزنی

ضایع شدن بهتره یا خودت نبودن؟

گل بارون دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 10:05 http://wwwgolbarooni.blogsky.com

خودم بشخصه ترجیح میدم بی نقاب زندگی کنم البته باید تز اطرافیانم بپرسم تاچه حد موفق بودم ولی قبول کن ضایع شدن دردناکه مخصوصا پیش اونایی که دوسشون دتری دوست داری احیانا اگه مشکلی داری اونا نفهمن خلاصه پشت نقاب قایم شدن واسه اینه که از خود واقعیمون فرار کنیم

ولی آدم به یه جایی میرسه که حتی یه نقاب بشتر نمیتونه به صورتش بزنه. ظرفیتش پر میشه و تموم نقابا رو پاره میکنه. اونوقت یه آرامشی میاد سراغش که قابل وصف نیست.

مهندس هویج دوشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 11:40 http://havijoo.blogsky.com

منم گاهی خودمو گم میکنم و وقتی به خودم میرسم میبینم چقدر دلم واسه خودم تنگ شده...
یاد پستت افتادم که درباره دلگیر بودن عصرجمعه ها نوشته بودی که دلیلش اینه که با خودمون تنها میشیم و در واقع نمیتونیم با خودمون باشیم و از بودن در کنار خودمون لذت ببریم..

با زخوبه تو خودتو گاهی پیدا میکنی. من مدتهاست خودم رو نمیتونم پیدا کنم

هنگامه جمعه 30 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:28 http://hengameharjomand.blogsky.com/

مرسی شدم که از شعرم تعریفیدی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد