روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

عشق و گناه

تا به حال به معنی این شعر دقت کردید:


دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند

گِل آدم بسرشتــــند و به پیمانه زدند


یعنی ملائکه اومدن درِ میخونه رو زدند و یه کم شراب گرفتند و خاک آدم رو با شراب قاطی کردن و گِل آدم رو ساختند و آدم از اون گِل به وجود اومد. یعنی خاک رو با آب قاطی نکردن که گِل من و تو رو بسازن؛ بلکه با شراب قاطی کردن. با شرابی که سمبُل عشقه و  بیشتر، سمبل گناه. این یعنی آدم هیچ وقت نمیتونه از این دو عنصر زندگی دور باشه. یعنی نمیشه دنیایی به وجود آورد که بدون عشق و بدون گناه باشه. یعنی اصلاً ذات من و شما با عشق و گناه تعریف میشه. یعنی از همون اول خلقت ما با عشق و گناه طراحی شده. توسط خود خدا اینجور طراحی شده. آدم ابوالبشر که خود خدا رو از نزدیک دیده بود  ()، نتونست گناه نکنه و گناه کرد  (هر چند در نهایت هم به واسطه عشق، عنصر دیگه ی جدایی ناپذیر خلقت، مورد مغفرت خدا واقع شد.)


ما به صد خرمن پندار ز ره چون نرویم؟

چون ره آدم خاکی به یکی دانه زدند.


اون که آدم ابوالبشر بود، با یه دونه گندم به گناه افتاد. آخه چطور ممکنه ما که خرمن خرمن وسوسه توی راهمون هست به گناه نیفتیم؟ چطور میتونیم ادعای عصمت و بی گناهی بکنیم وقتی گِلمون توسط ملائکه - که پاکترین موجودات هستی ان- با گناه سرشته شده؟


پدرم روضــــه رضوان به دو گندم بفروخت

نا خلف باشم اگر من به جویی نفروشم

 

همین!!*



* چیزایی که نوشتم، الهام گرفته از صحبتهای دکتر سروشه راجع به جامعه آرمانی از دید حافظ. به همتون توصیه میکنم صحبتهای ایشون رو تهیه کنید و گوش بدین. مخصوصا این سخنرانیشون رو  حتما گوش بدین. ضرر نمیکنین. امتحان کنید حتما. من این سخنرانیشون رو اینجا آپلود کردم. میتونید از اینجا گوش بدین و یا ذخیره کنین.

 

*برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاد، توضیحاتی که در جواب کامنت دوستان نوشتم بخونید. منظور تأیید گناه نیست. منظور دسته بندی گناهانه به درجه اهمیت و بزرگیه که دارن. منظور اهمیت دادن به گناهان بزرگتره.

نظرات 16 + ارسال نظر
مهندس هویج جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:25 http://havijoo.blogsky.com

خوشم اومد. کلا دوستای دوست پسرم یعنی حافظ اینا و خیام جونم کلا عشقن.
اونا دنیا رو درک کردن. مولانا هم همینطور.
کاش میشد ما هم صوفی و درویش میشدیم و درک میکردیم.

البته حافظ و خیام که اصلا صوفی و درویش نیستن. کلی هم اهل حالن...

دونده جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:30

سلام

خاک بسرم...!! خیلی عذر می خواما! این خداهه عجب احمقیه! از یه طرف ما رو با گناه سرشه و مجبور می شیم گناه کنیم، از یه طرف گفته اگه گناه کنید، حتما مجازات می شید!!!

گیریم که عفو هم بشیم، با خفت و خواری ای که از ارتکاب به کاری که مجبورمون کردن انجام بدیم چکار کنیم؟!

من که ساخته دستش هستم، متوجه این تناقض احمقانه و ظالمانه شدم. اون خودش نفهمیده؟؟! واویلا! این دیگه چه خدای بی عقلیه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


آقا دزد می یاد خونتون چکار می کنی باهاش؟ من میگم براش شربت بیار ، کمک کن که وسایل رو بار بزنه؛ یه وقتی کمر درد نشه طفلکی! آخه اون که دست خودش نبوده بیاد دزدی! خدا با اون گناهی که کرده توی وجودش، مجبور شده بیاد دزدی!
چرا آژان خبر می کنی شما؟ چرا یقه اش رو می چسبی شما؟
بی نوا تقصیری نداره که!!!!!!!!!!!


متوجه شدین؟
خدا که بی عقل نمی شه زبونم لال! پس گوینده حرف ناصواب زده.

نه عزیزم. منظورم اینه که گناها دسته بندی دارن. خیلی گناها رو زیاد نباید جدی گرفت و مته به خشخاش گذاشت. چون هر کار کنی آدم نمیتونه اون گناها رو کاملا ترک کنه. ولی بعضی گناها رو که الآن عادی شده باید بیشتر زیر ذره بین برد. منظور اینه که بعضی گناها زیاد اثرات سوء و بدی نداره. با این حال خیلی روی این گناها توی جامعه زوم میشه. ولی بر عکس. بعضی گناهایی که خیلی اثرات بد داره بی توجه و کم اهمیت قلمداد میشن. مثل دروغ گفتن و حق کسی رو ضایع کردن. مثال دزدی که شما زدی اتفاقا از همون گناهاییه که الآن خیلی عادی شده . اگه گناها رو طبقه بندی کنیم و یاد بگیریم به هر طبقه ای از گناها، همون قدر که باید، اهمیت بدیم و مهم قلمداد کنیم، جامعه بهتری خواهیم داشت. خدا هم خیلی گناها رو اونقدر که ما جدی میگیریم جدی نمیگیره.
جامعه آرمانی غیر قابل دسترس با جامعه آرمانی قابل دسترس فرق داره. باید واقع بین بود. چه ما بخوایم چه نخوایم، خیلی گناهای کوچیک توی جامعه وجود داره. انرژی و توان ما هم محدوده. نمیشه همه گناها رو پاک کرد از جامعه. پس بهتره به جای تمرکز روی اون گناها و غافل شدن از گناهای بزرگتر، روی گناهایی که پدر سلامتی جامعه ما رو داره در میاره تمرکز کنیم و از اون انرژی محدودی که داریم، به بهترین و مفیدترین شکل ممکن استفاده کنیم.

عطر گندم جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:39 http://www.atregandom.blogsky.com

راستش به قول خودت این جور طرز فکر واسه همون حافظ و امثالهوم هستش.این طرز فکر خیلی خاص و متفاوت وتا حدی هم قشنگه،اما فکر می کنم بیشتر شبیه به توجیحه تا یه اصل که بشه ازش مسائل دیگه ای رو استنباط کرد،

توضیحاتی که برای کامنت دونده دادم رو بخون. منظور رو باید درست درک کرد. اتفاقا این مسئله دقیقا مبتلا به جامعه ماست. اگه جامعه ما این رو قبول میکرد که از خیلی گناهای کم اهمیت ساده عبور کنه و زیاد بهشون گیر نده و به جاش، به گناهای بزرگتر و مهم تر اهمیت بده، جامعه واقع بینانه تر و بهتری داشتیم.

یکی از همین مریم ها جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 17:32

یادمه یه بار تو یه شبکه اجتماعی نت خوندم که اگه گناها رو لیست کنی میشه روزمرگی های من و کارای هر روزه من. هیچی خاسدم بگم الان یاد اون افتادم.

جالب بود...

touska جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:06

راستش جوابی که به اشکالات خیلی جالب دونده دادی اصلا هیچ تناسبی با اصل مطالب پستت نداشت شایدالان حافظ ازاین برداشت توازشعرش داره توگوربلرزه واگه زنده شه یقه تو بگیره.یکی ازتحقیقام تودانشگاه"شراب"حافظ بودوبخاطرش شونصدتا کتابخونه رفتم.خلاصه اینکه شراب یعنی هرمعرفت جزیی وکلی که انسان روبه عشق خداوسرمستی ازاین عشق برسونه.واین معرفت وقتی ارزش داره که توباوجودوسوسه های زمینی اونو انتخاب کنی.

touska جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:12

دراصل اینکه بایدبه همه گناها اهمیت دادشکی نیست.ریزودرشت هم نداره.هرمخالفتی باامرخدابزرگه حالابعضیاش نتایج خیلی وسیعترومخرب تری داره که بخاطرهمین بایدبهش توجه خاص بشه.واین زشتی گناهای دیگه روکم نمیکنه

بله.گناها رونباید کم اهمیت دید. ولی خب درجه اهمیت هر کدوم با دیگری فرق داره...

سروش تنهایی جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:46 http://soroshetanhaee.blogsky.com

البته از دید حافظخاک انسان را با می آغشته کردن و معلوم نیست همین باشد که مستند برای گناه و عشق باشه ولی موافقترم بگوئیم خدای بی نهایت ما را به هیچ عملی محدود نکرده مگر حصار اخلاق به نظرم در کاری که بوی نامردی برای خود،دیگران و کائنات نباشه هیچ محدودیتی وجود نداره و همه محدودیتها ساخته کسائی هست که از راه دین ارتزاق می کنند

احسان جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:24

به نظر من کاملا حرف حساب شده ایه. من اصلا موافق این نیستم که شراب در دیوان حافظ معنی مجازی داشته باشه. شاید خیلی جاها معنی معرفت و از این چیزا باشه. ولی بیشتر جاها معنی واقعی شراب رو داره. برادر من در رشته ادبیات در دانشگاه شهید بهشتی درس میده و اون هم این گفته رو تایید میکنه. آدم باید واقع بین باشه. جامعه بدون گناه امکان نداره و آدمی که ادعا کنه میتونه همچین جامعه ای به وجود بیاره دروغگویه به نظر من. به قول سرباز، آدم ابوالبشر نتونست جلوی یه دونه گندم یا سیب گناه نکنه. آخه ما چه جوری تنتظار داریم که بتونیم؟ آدم باید انتظارات خودش از خودش رو منطقی کنه و واقع بینانه سعی کنه دنیای بهتری برای زندگی بسازه. همه مملکتهای اسلامی میخوان توشون گناه و فساد نباشه در حالیکه فاسدترین حکومتها همین کشورهای اسلامی سرشار از محدودیت هستند. این خودش یه نشونه است که محدودیت.و گیر دادن زیاد به گناها نتیجه بر عکس میده. آمار فساد و دزدی و تجاوز توی کشورهای اسلامی از جمله ایران کمتره الآن؟ یا توی بقیه کشورهای اسلامی چطور؟ به خودمون بیایم.

حالا قضیه روسیاسی نکن دیگه...

دونده جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:35

سلام مجدد
ممنونم که وقت گذاشتید و برام جواب نوشتید
سپاسگزارم
ولی سرباز عزیز این جواب سئوال من نبود که!

من در مورد دیدگاه اجبار انسان به ارتکاب گناه صحبت کردم، که در این نوشته دیده می شد. در واقع تهمتی بود که به خلقت خداوند زده شده بود.
نعوذ بالله از اینکه به خداوند افترایی ببندیم


اما در مورد جوابی که شما داده اید هم جواب واضحی وجود داره.
ما از کجا باید بدونیم که خدا از چی خوشش میاد و از چی ناراضیه؟ هیچ راهی وجود نداره به جز رجوع کردن به برگزیدگانی که ارتباط مستقیم با پروردگارمون دارند.

این معصومین در مورد سبک و کوچک شمردن گناه می فرمایند:

1- رسولُ اللّه‏ِ صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : إنّ المؤمنَ لَیَرى ذَنبَهُ کَأَ نَّهُ‏تحتَ صَخرَةٍ یَخافُ أن تَقَعَ علَیهِ ، والکافِرَ یَرى ذَنبَهُ کأنّهُ ذُبابٌ مَرَّ على أنفِهِ . حدیث

پیامبر خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : مؤمن گناه خود را چونان تخته سنگ بزرگى بر بالاى سرش مى‏بیند که مى‏ترسد به روى او بیفتد و کافر گناه خویش را مانند مگسى مى‏بیند که از جلوى بینى‏ اش رد شود .

2-عنه صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : إنّ إبلیسَ رَضِیَ مِنکُم بالمُحَقَّراتِ . حدیث

پیامبر خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : همانا ابلیس به گناهان خرد انگاشته شما خشنود است .


3- صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : لا تَنظُرُوا إلى صِغَرِ الذَّنبِ ولکنِ‏انظُرُوا إلى مَنِ اجتَرَأتُم . حدیث

پیامبر خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : به خُردى گناه منگرید بلکه بنگرید که بر چه کسى گستاخى کرده‏اید .


4-الإمامُ علیٌّ علیه ‏السلام : أعظَمُ الذُّنوبِ عِندَ اللّه‏ِ سبحانَهُ‏ذَنبٌ صَغُرَ عِندَ صاحِبِهِ . حدیث

امام على علیه ‏السلام : بزرگترین گناه نزد خداى سبحان ، گناهى است که در نظر گنهکار خُرد آید .


5-الإمامُ الباقرُ علیه ‏السلام : لا مُصیبَةَ کاستِهانَتِکَ بالذنبِ ورِضاکَ بالحالةِ التی أنتَ علَیها . حدیث

امام باقر علیه ‏السلام : مصیبتى چون کوچک شمردن گناهت و رضایت دادن به وضعیت موجودت نیست .


6- الإمامُ الکاظمُ علیه ‏السلام : لاتَستَقِلُّوا قلیلَ الذُّنوبِ، فإنّ قلیلَ الذُّنوبِ یَجتَمِعُ حتّى یکونَ کثیراً . حدیث

امام کاظم علیه ‏السلام : گناهان اندک را کم مشمارید ؛ زیرا همین گناهان اندک روى هم جمع مى‏گردند و زیاد مى‏شوند .


7-الإمامُ الرِّضا علیه ‏السلام : الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الکبائرِ ، ومَن لَم یَخَفِ اللّه‏َ فی القَلیلِ لَم یَخَفْهُ فی الکثیرِ . حدیث

امام رضا علیه ‏السلام : گناهان کوچک راههایى به سوى گناهان بزرگند وکسى‏که ازخداوند دراندک ترس نداشته باشد، در زیاد نیز از اونمى‏ترسد.

و...



از حوصله ای که برای مطالعه کامنتم به خرج دادید صمیمانه تشکر می کنم
[گل]

من قبول دارمکه نباید گناهان روکوچک شمرد. ولی اگه توجه بیش از حد به گناهان کوچک باعث بشه گناهان بزرگتر رو از نظر دور نگه داریم، به نظر من توجیحی نداره.
ممنون که انقدر مفصل مینویسی و توضیح میدی...

دونده جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:41

لُب مطلب و مهمترین نکته در مورد موضوع گناه کردن، گستاخی ای است که در برابر بزرگترین مقام، یعنی خداوند انجام می گیره:

پیامبر خدا صلى‏ الله‏ علیه‏ و‏ آله : به خُردى گناه منگرید بلکه بنگرید که بر چه کسى گستاخى کرده‏اید .



مثلا شما به یه آدم معمولی توی خیابان فحش بدی: بیشعور!

مقایسه کنید با اینکه بروی جلوی رئیس جمهور یا پادشاه یه مملکتی و دقیقا همین رو بگی: بیشعور!

آیا با شما یه جور برخورد می شه؟ آیا گناه شما یکسانه؟
هرچه قدر عظمت کسیکه در پیشگاه او جسارت و تخلف صورت می گیره بزرگتر باشه، قضیه جدی تر می شه. پیش پا افتاده ترین جسارت هم نادیده گرفته نمی شه


ممنونم که نظر دادی

دونده جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:42

امام علی علیه السلام :لا تَاءْمَنْ عَلى نَفْسِکَ صَغیرَ مَعْصِیَةٍ فَلَعَلَّکَ مُعَذَّبٌ عَلَیْهِ.حدیث

بر گناه خُرد خویش ایمن مباش ، چه ، شاید تو را بر آن عذاب کنند.

یه موقع بحث اینه که حکومت باید با گناه مردم چی کار کنه. یه موقع بحث اینه که خود آدم باید با گناه خودش چه برخوردی داشته باشه. آدم هر چه قدر بخواد میتونه روی گناهای کوچیکشحساس باشه البته به شرطی که از بزرگترهاش غافل نشه. ولی برخورد حکومت باید متمرکز به گناهای بزرگ باشه و گناهای کوچک رو به خود مردم وا گذار کنه...

سروش تنهایی شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:03 http://soroshetanhaee.blogsky.com

عجب بحث داغی شه بین سرباز و دونده و توسکا .
با آنکه از مریدهای دکتر سروشم ولی به نظرم شما سرباز دو تا اشتباه کردی یکی اینکه با طرح مسله ای که ثابت نشده برداشت ناثوابی کردی که منجر به کوچک دیدن خطاهاست دوم اینکه این قبیل بحث ها جاش تو وب نیست چون یه شناخت نسبی از روحیات مخاطب الزامی است.
البته این هم درسته که الان به جای اینکه با دین به عنوان یک بال می شه اوج گرفت ولی دین شده مرکب دون سیاستمداران که شاخ وبرگ زیادی پیدا کرده که درست نیستند ولی تائید انسان به گناه خطر به دام افتادن ما رو در قعر چاه توجیحه.برای رد مقدسات دلایل محکمتری لازمه نه فقط برداشت شخصی از شعر یه شاعر که خودشم تو شرایط مختلف حالات روحی متفاوت داره.
توسکا می گه تحقیق داره در مورد شراب اشعار حافظ که اینهم تظمینی نمی ده به اینکه ایشان به درک حقیقی مضامین اشعار حافظ دست یافته باشن.
حرفای دونده به نظرم منطقی به نظر می رسن.
ممنون از اینگونه مباحثات

منم ممنونم که اومدی و نظر دادی

[ بدون نام ] شنبه 27 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:17

رویا
با شما موافقم عالی ترین چیزی که خدا آفرید عشق و نداشتن احساس بد خود بخشیدگی ایست

مهندس هویج دوشنبه 29 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:36 http://havijoo.blogsky.com

نوچ کلا این خراباتیا رو من یجورایی درویش مسلک میدونم. به این معنی که خدا رو پیدا کردن و دیگه بعد اون همون راهی که فکر میکنن درسته رو میرن.
حالا ممکنه این راه از نظر بقیه بد جلوه کنه یا مستانه جلوه کنه.
خلاصه که سلام دوست پسرم هم برسون

شما باید سلام مارو به دوسپسرتون برسونید. به هر حال بیشتر میبینیدش حتما...

[ بدون نام ] دوشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 03:19

بعید میدونم که این حرف درست باشه(البت از نظر بنه)
ضمنا من حرفای سروش رو خوندم!!! خیلی ببخشید ولی خیلی احمقانه و کودکانه است!!! درست مثل همین مطلب

کاش یاد میگرفتیم به جای توهین به عقاید هم, اونا رو منطقی و با استدلال نقد کنیم. برات متاسفم دوست عزیز و خواهش میکنم دیگه برای من‌کامنت نذار

[ بدون نام ] دوشنبه 12 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 04:14

به شما توهین نکردم!!! نظرم رو درباره صحبتای سروش گفتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد