روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

زهد ریا

شعرای حافظ واقعا معرکه ان. مخصوصا وقتی به این زاهدا و ریاکارا گیر میده. همچی دلم خنک میشه که نگو...



باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

بهتر از زهد فروشی که در او روی و ریاست


*******

اگر شراب خوری جرعه ای فشان بر خاک

از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک؟


*******

گر چه بر واعظ شهر این سخن آسان نشود

تا ریا ورزد و سالوس، مسلمان نشود


*******

نصیب ماست بهشت ای خدا شناس برو

که مستحق کرامت گناهکارانند


*******

ز میوه های بهشتی چه ذوق در یابد؟

کسی که چاه زنخدان شاهدی نگزید؟


*******

می صوفی افکن کجا میفروشند؟

که در تابم از دست زهد ریایی


*******

آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت

حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو


*******

ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم

با ما به جام باده صافی خطاب کن


*******

مبوس جز لب معشوق و جام می حافظ

که دست زهد فروشان خطاست بوسیدن


*******

دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات

مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش


*******

مگر به باده مشکین دلم کشد شاید

که بوی خیر ز زهد ریا نمی آید


*******

ز خانقاه به میخانه میرود حافظ

مگر ز مستی زهد ریا به هوش آمد


*******

حافظ مکن ملالت رندان که در ازل

ما را خدا ز زهد ریا بی نیاز کرد


*******

غلام همت آن نازنینم

که کار خیر بی روی و ریا کرد


*******

بشارت بر به کوی می فروشان

که حافظ توبه از زهد ریا کرد


*******

ز زهد خشک ملولم بیار باده ناب

که بوی باده دمامم دماغ، تر دارد


*******

توبه زهد فروشان گران جان بگذشت

وقت شادی و طرب کردن رندان برخاست


*******

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد

خانه عقل مرا آتش خمخانه بسوخت


*******

زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست

در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست


*******

زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت

عاقلا مکن کاری کاورد پشیمانی


*******

عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت


*******

از دست زاهد کردیم توبه

وز فعل عابد استغفر الله


*******

زاهد چو از نماز تو کاری نمی رود

هم مستی شبانه و راز و نیاز من


*******

چو طفلان تا کی ای زاهد فریبی

به سیب بوستان و شهد و شیرم؟


*******

یا رب آن زاهد خود بین که به جز عیب ندید

دود آهیش در آیینه ادراک انداز


*******

زاهد اگر به حور و قصور است امیدوار

ما را شرابخانه قصور است و یار حور


*******

برو ای زاهد خود بین که ز چشم من و تو

راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود


*******

راز درون پرده ز رندان مست پرس

کاین حال نیست زاهد عالی مقام را


*******

من نخواهم کرد ترک لعل یار و جام می

زاهدان معذور داریدم که اینم مذهب است


*******

گله از زاهد بد خو نکنم رسم این است

که چو صبحی بدمد در پی اش افتد شامی


*******

بر تو گر جلوه کند شاهد ما ای زاهد

از خدا جز می و معشوق تمنا نکنی

نظرات 12 + ارسال نظر
دونده سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:30

اوووووووووَه! چه همه بیت شعر مربوط!!... خیلی شعر حافظ دوست داریدا !

از "سالوس" خوشم اومد! حقشو ادا کرد!

تازه خیلیهاش روهم فاکتور گرفتم نیاوردم اینجا. وگرنه...

عطر گندم سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:04 http://atregandom.blogsky.com

بابا ایول چه کلکسیونی کردی.خیلی قشنگو جالب بود
دل منم خنک شد.مرسی

قابل نداشت....

touska سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 14:52

اشک ریای زاهدان ریخت به خانه خدا/قحبه به مسجدافکندطفل حرامزاده را...

قشنگ بود....

نسیم سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:12

حافظ حرف نداره
اره سرباز جان اون عکس یاداور لحظه ناب زندکیمه...

ممنون که اومدی...

هنگامه سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 23:28 http://hengameharjomand.blogsky.com/

سلام بابا گل کاشتی چه حافظ روشن فکری

اووووه. حالا کجاش رو دیدی!!! از این بهترش رو هم داره

نسیم پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:36

عیدت مبارک

ممنونم. عید تو هم مبارک...

مهندس هویج جمعه 5 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:51 http://havijoo.blogsky.com

ایوا عجب پستی گذاشتی.دمت گرم.
منم این اشعار خیام رو خیلی خیلی دوست دارم.
عاشق خیام هستم.
آدم باحالی بوده نامرد
-----------------------
ای دل تو باسرار معما نرسی
در نکته زیرکان دانا نرسی
این جا به می لعل بهشتی میساز
کانجا که بهشت است رسی یا نرسی
--------------------------------------
گویند بهشت و حور و کوثر باشد
جوی می و شیر و شهد و شکر باشد
پر کن قدح باده و به دستم نه
نقدی ز هزار نسیه خوشتر باشد
--------------------------------------
گویند بهشت و حور و عین خواهد بود
آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود
گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک
""چون عاقبت کار چنین خواهد بود""
---------------------------------------
من هیچ ندانم که مرا آنکه سرشت
از اهل بهشت کرد یا دوزخ زشت
جامی و بتی و بربطی بر لب کشت
این هر سه مرا نقد و ترا نسیه بهشت
-----------------------------------------------
گویند کسان بهشت با حور خوش است
من می گویم که آب انگور خوش است
این نقد بگیر و دست از آن نسیه بدار
کاواز دهل شنیدن از دور خوش است
---------------------------------------
در فصل بهار اگر بتی حور سرشت
یک ساغر می دهد مرا بر لب کشت
هر چند به نزد عامه این باشد زشت
سگ به ز من است اگر برم نام بهشت
----------------------------------

باور کن اگه خیام زنده بود میرفتم شمارشو میگرفتم

منم خیام رو خیلی دوست دارم.
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
بر نامده و گذشته بیداد مکن
عمری خوش باش و عمر بر باد مده

هنگامه شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 19:28

من اشعار کارو دوست دارم

و کلا هر کی شعر بگه

مهندس هویج دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:18 http://havijoo.blogsky.com

واییی...
شعری که نوشتی خیلی برا ما بوشهریا دلنشینه.
چون یه نوع آواز داریم به نام خیام خوانی که توش اشعار خیام رو میخونن و این شعری که نوشتی رو همیشه میخونن و اینقدر دلنشینه که حد نداره.

خیام؟
من شعرام همه مال حافظ بودا!!

هنگامه دوشنبه 8 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 22:11 http://hengameharjomand.blogsky.com/

بابا شاعرها مهندس و سرباز به به چه شعر هایی

ممنون

سروش تنهایی پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 15:57 http://soroshetanhaee.blogsky.com

خدا لعنت کنه زاهد ریاکاررو که تو ادارات ما سرشاند و ما ازشون خیلی سهم بردیم گمان نکنم کسی به اندازه من ازشون متنفر باشه. موضوع خوبی بود و شعرای با مسمایی بود.

مرسی لطف کردی. چرا آپ نمیکنی؟

سروش تنهایی سه‌شنبه 23 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 18:08 http://soroshetanhaee.blogsky.com

آپ ما بوی شر و درد سر میده

آره. بو داره ها!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد