روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

بالاترین درجه عشق

بعضی وقتا باید دور کسی که دوسش داری رو به خاطر خودش خط بکشی. باید به خاطر خودش، ولش کنی. گاهی وقتا حتی مجبوری بهش کم محلی کنی و کاری کنی ازت متنفر بشه. کاری کنی ولت کنه و بره به سمت خوشبختیش. بعضی وقتا اگه کسی رو واقعا دوس داری و به این اطمینان رسیدی که یکی دیگه میتونه بهتر از تو خوشبختش کنه، باید قیدش رو بزنی و صلاح اون رو به میل دلت ترجیح بدی. با اینکه میدونی دوریش داغونت میکنه و حتی ممکنه انقدر زخمیت کنه که دیگه نتونی درس حسابی روی پای خودت واستی، ولی به خاطر عشقی که بهش داری این تصمیم رومی گیری  و به نظر من این بالاترین درجه عشقه...


نظرات 9 + ارسال نظر
یکی از همین مریم ها سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 13:22 http://pilaar.ir

والا خیلی اعتقادی به این قضیه ندارم. قبول کن این حالت وقتی پیش میاد که خودتم خیلی دلت با طرف نیست

ممنون که سرزدی...
درسته. اگه بتونی باهاش بمونی ونمونی، کارت اشتباهه. ولی اگه امکانش نباشه، ...

عطر گندم سه‌شنبه 18 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:23 http://atregandom.blogsky.com

سخت میشه این طور بود .لااقل من که که اینجوری نیستم شاید خودخواهانه باشه اما اگه کسی یا چیزیرو دوست داشته باشم می خوام فقط مال من باشه.

آره همه همینجورین. ولی بعضی وقتا واقعا نمیشه. امکانش نیست

مهندس هویج چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 13:21 http://havijoo.blogsky.com

شاید کسی که داره این کارو میکنه بگه چون دارم از عشقم می گذرم من فداکاری میکنم و این بالاترین درجه عشقه، اما بشرطی درسته که طرف مقابلش بهش علاقه نداشته باشه و حتی به کس دیگه ای دل بسته باشه.

ولی اگه این علاقه دوطرفه باشه و یکی از طرفین بخاطر اینکه شخص دیگه میتونه معشوقش رو خوشبخت تر کنه بذاره بره، بنظر من نه تنها فداکاری نکرده و از روی عشق نیست بلکه از روی ترس هم هست.
چون از خودش مطمئن نیست و این ترس رو داره که یکی بهتر بیاد و معشوقش به اون دل ببنده وگرنه اگه کسی به خودش اطمینان داشته باشه و چنین ترسی هم نداشته باشه اونقدر تلاش میکنه که بهترین ها رو برای طرف مقابلش بسازه.
ولی اگه از روی ترس باشه و به خودش مطمئن نباشه همون بهتر که بره و اصلا نمونه.
وقتی همچین آدم ترسویی اول عاشقی داره می لرزه معلوم نیست وسط زندگی و همه مشکلات چطوری میخواد شونه خالی کنه.
و این بود نطر مهندس هویج که خیلی خیلیم درسته

نه.از روی ترس نیست . اگه از رویترس باشه، حرفت درسته...

touska چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 16:05

عجیبه که آدماحتی شجاعت روبرو شدن باخصلتهای بدخودشونم ندارن انقدربه خودشونم دروغ میگن که باور خودشونم میشه.تازه اسم بی معرفتیهای خودشونو "اوج عشق"و"فداکاری"هم میذارن راس راستی هم باورشون میشه که این فداکاریه.اصلاهم نظرواحساس طرفشون مهم نیست که نیست!!!!!!

مرسی که اومدی...

هنگامه چهارشنبه 19 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:46 http://hengameharjomand.blogsky.com/

این که گفتی یعنی چه ؟
عشق یعنی چه ؟
چه جوریه ،خوردنیه

دونده پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 00:17

این دیدگاه یکه به قاضی رفتنه. یعنی فقط خودت قضاوت می کنی و بس!
به نظر من حتما باید این موضوع رو با طرف مقابل در میون گذاشت
ممکنه زوایای دیگه ای وجود داشته باشه -که حتما هم هست- و ازش غافل باشیم...ممکنه اون فرد تو رو همونطوری که هستی بخواد . با اینکه می دونه بهتری هم وجود داره
این نامردی در حق طرف مقابله اگه بدون حرف زدن با خودش ترکش کنی

سروش تنهایی پنج‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 01:10 http://soroshetanhaee.blogsky.com

می دونی که من اعتقاد دارم ایثار و فداکاری برای آدمهای جاهل و بی اعتماد به نفسه که ضعفشونو عرضه نداشتن به سرانجام رسوندن عشق حقیقی رو یه اسم مقدس روش می زارن و به خودشون افتخار می کنن. آدم باید برای عشقش بجنگه تا بمیره،یابهش برسه یا یه کاری کنه به کسی نرسه

نظر لطفتونه....

آنیتا دوشنبه 11 دی‌ماه سال 1391 ساعت 23:20

من هیچ وقت از سهمم نمیگذرم

اینم نظریه. در صورتیکه مطمئن باشی سهمت باشه....

تارا جمعه 27 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 12:14 http://unpredict. blogfa. com

قبول دارم ولی کاش همه ی ادمای گربه هم به این نتیجه میرسیدن و می فهمیدن که وصال مدفن عشقه. ولی ادمای گربه اینو نمی فهمن و عشقو تو وصالش میدونن و بعضیاشون وقتی میبینن عزیزشون رهسپار جاده ی دیگس ترمز ماشینشو از کار میندازن تا حالا که رهسپار جاده ی اونا نیست به هیچ مقصدی هم نرسه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد