روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

ایکاش من جای او بودم

 با اینکه زن بودنش موانع بسیاری در پیشرفت کاریش داشت، ولی هر طور که شده، به مراحل بالای کاری و ثروت زیادی دست یافته بود. همیشه از دغدغه زیاد زندگی و انباشت کارهای روزانه، خسته و شاکی بود. فکر میکرد چه چیزهایی را برای به دست آوردن این موقعیت از دست داده است. خسته از زندگی مرفه روزمره، تصمیم گرفت اندکی به خود استراحت بدهد. راهی شمال شد و در کنار شالیزاری توقف کرد. از ماشین مدل بالا و شیک خود پیاده شد و به شالیزار نگاهی انداخت. زنی رنجور و خمیده که مشغول نشاء برنجها بود به زور کمر راست کرد و به ماشین لوکس و سوارش نگاهی انداخت. نگاه دو زن در هم گره خورد. در یک لحظه یک فکر مشترک از ذهن هر دوی آنها گذشت:

"ایکاش من جای او بودم."


نظرات 9 + ارسال نظر
عطر گندم جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 23:51 http://atregandom.blogsky.com

خیلی باحال بود.ما دنبال چیزای هستیم که دیگران دارن و دیگران دنبال داشته های ما.

آره. اگه آدم حواسش به این باشه، میتونه جلوی این خواسته هاش رو بگیره و به داشته هاش راضی باشه...

مهندس هویج شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:56

کاش خدا می تونست ریست کنه چون زندگی خیلیا هنگیده
-----------------------

همــه ی مـــا
فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک
اتفــــاق ســـاده ایـــم
کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت ،
یــــک جــــور عجیبــــی جــــدی گرفتـــــه ایــــم … !

---------
هر وقت بین دوتا انتخاب مردد بودی ؛
شیر یا خط بنداز !
مهم نیست شیر بیفته یا خط …
مهم اینه که اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه ،
یه دفعه بفهمی :
دلت بیشتر میخواد شیر بیفته ، یا خط …
--------------

هنگامه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 15:58 http://hengameharjomand.blogsky.com/

اما من میخوام خودم باشم .ولی بزرگ نشم چون وقتی بزرگ میشی از دنیا وهر چی تو دنیاس دلت میگره عالم بچگی یه چیز دیگه ست

سروش تنهایی دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:37 http://soroshetanhaee.blogsky.com

تنها کسی که نه آرزو می کنه جای کسی باشه نه احساس بد پیدا می کنه و نه حسرت گذشته رو می خوره و نه حال و فدای آینده می کنه کودک خردسال بازی گوش است کاش وقتی کودک بودیم اینقدر نمی خواستیم بزرک باشیم در حالی که اونموقع بزرگتر بودیم و نمی دانستیم

سروش تنهایی دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 22:39 http://soroshetanhaee.blogsky.com

به نظرم اگه آدمها از دل ونظر هم مطلع می شدن از تعجب در شگفت می شدن که چرا همه می خوان جای هم باشن

فرهاد جمعه 7 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:00 http://eshghebistoon.blogsky.com

سلام سرباز وبه خوبی داری من لینکت کردم منتظره خبره لینکه شما هم هستم
http://eshghebistoon.blogsky.com

مهندس هویج شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 03:46

سلام برادر جان مرسی که اومدی و نظرای خوبتو برام گذاشتی.

آره پاییز خیلی دوست داشتنیه. قبلا تا این حد درکش نکرده بودم. اما رنگایی که تو پاییز هست تو هیچ فصلی نیست. حتی نور خورشیدم تو این فصل تابش خاص خودشو داره یه جورایی روح آدمو قلقلک میده. یه حس خاصی به آدم میده.
مخصوصا گرمای مطبوع خورشیدش تو باد خنکی که میاد.
وای که عالیه

هنگامه شنبه 8 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 23:43 http://hengameharjomand.blogsky.com/

کمر این بنده خدا خشک شد یکی بیاد بلندش کنه .خو یه آپ دیگه بنویس مادر مرده رو

ممنون که اومدی عزیز...

دونده یکشنبه 9 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 21:19

سلام
خیلی از متن اموزنده شما خوشم اومد...نمی دونم چطوریه که هر کسی ارزو داره جای یکی دیگه باشه!!

ممنونم. لطف داری...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد