روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

تهران

دخترک با مانتوی کوتاه و شلوار زرد رنگش با عجله، خودش را میکشاند توی اتوبوس در حال حرکت. میخزد لای جمعیت. به این امید که جمعیت، سدی باشد میان او و  چشمان مامورانی که دنبالش بودند. لحظه ای بعد اما، دستش در دستان دو مامور مونث، کشان کشان میرود به ناکجا آباد و در حالی که مردم، تا انتهای پرسپکتیو خیابان، ماشین را تعقیب میکنند، من چشمم میافتد به ماشینی که آنور خیابان است و رویش نوشته شده "اجرای طرح جمع آوری متکدیان". چه شهر جالب و  در مسیر امنیتی است این تهران. 



نظرات 2 + ارسال نظر
Nima سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 19:44 http://Darkknight.blogsky.com

vaghean maskharas

عطر گندم سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 22:06 http://atregandom.blogsky.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد