روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

آدمیت یا انسانیت؟

بر عکس کسایی که فک میکنن آدم ابوالبشر، با اشتباهی که کرد و از بهشت اخراج شد، به همه آدما خیانت کرد؛ من فک میکنم خیلی هم لطف بزرگی به آدمیزاد کرد. آدم مخیّر شده بود بین موندن در بهشت و مثل یه فرشته، در دنیای تک قطبی زندگی کردن و یا خوردن اون میوه و اومدن روی زمین، و در دنیای دو قطبی زندگی کردن. آدم میخواست خودش راه کمال رو طی کنه، بدون هیچ پارتی بازی و ارفاقی. نمیخواست بدون مواجهه با نیروهای منفی، پاستوریزه و آکبند توی بهشت از پیش ساخته شده زندگی کنه و آخر سر هم هیچی به هیچی. نمیخواست همیشه، حرف و حدیث ملائکه پشت سرش باشه.



آدم میخواست راه به خدا رسیدن رو از اول، خودش، با پاهای خودش طی کنه. از پستترین رتبه، به بالاترین رتبه ها برسه. آدم با اینکار، انسان شد و انسانیت یعنی همین. یعنی اینکه خودت انتخاب کنی در دنیای دو قطبی، با همه شر و شور هاش زندگی کنی و توی همون دنیا، راه سعادت رو طی کنی نه اینکه خودت رو قرنطینه کنی و مثل فرشته های مجبور، همیشه سالم و پاک زندگی کنی. زندگی توی محیط دو قطبی و جنگیدن با بدیها، ارزش چند بار اشتباه کردن، سقوط کردن و افتادن روی خاک زمین رو داره. آدم میدونست با خوردن اون میوه، به زمین سقوط میکنه و باید برای رسیدن دوباره به خدا و بهشتش با خیلی چیزا بجنگه؛ و با علم به این موضوع ، خودش، این راه رو انتخاب کرد.


نظرات 5 + ارسال نظر
ژنرال چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 15:37

برداشت جالبی بود. تا به حال از این دید به این قضیه نگاه نکرده بودم

samaneh چهارشنبه 1 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 21:28

ziba bud :)

ali جمعه 3 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:27

بسیار عالی‌

برداشتِ قشنگ و جالبی‌ بود

این نگاه‌ها رو دوست دارم، ایناست که به زندگی‌ معنی‌ می‌بخشه و کمک می‌کنه درکِ بهتری از موضوع داشته باشیم



ممنون از اینکه فکراتو با ما تقسیم میکنی‌

مجاهد شنبه 5 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 16:47

بسم الله الرحمن الرحیم
از نظر من داستان یکمی متفاوته می دونی توی این داستان چی توی وجود جناب پدربزرگ مهم و قشنگه؟! اینکه اشتباه کرد نیست! اینه که جسارتی رو که ابلیس نداشت اون داشت و همینم اونو عزیز دردونه خدا کرده. ابلیس درقبال آدم و امر خدا دچار اشتباه شد و هرگز نپذیرفت و اعتراف نکرد و معذرت نخواست اما آدم بخاطر ابلیس در برابر امر خدا اشتباه کرد و تا فهمید اعتراف کرد، معذرت خواست و قلبا پشیمان شد. اون زمینی که قراره توش به کمال برسه و تربیت بشه و اون راهی که خودش بره و مفت خوری نکنه در اصل هدیه اشتباهش نبوده، چون نه منطقی به نظر میاد نه قشنگ و حتی برای خدا که بزرگ ترین مربی و معلمه دور از شأن! بلکه هدیه این محبتی بود که به خدا داشت و شجاعت عذرخواهی. جسارتی که ما فرزندان بابابزرگ هنوز خیلی هامون نداریم.
میگن ابلیس قبل از هبوط عزیزالله بود و می خواست آدم رو از جایگاهش کنار بزنه تا تلافی کرده باشه اما فقط یک امر مانع شد تا موفق بشه و انسان همچنان خلیفه الله باقی بمونه و اون همین کاره خوبه آدم(ع) بود.
دم بابابزرگ گرم! نه چون خطا کردو نافرمان شد، چون از همون اول بهمون یاد داد که بگیم ببخشید و در آغوش مهربان تر از قبل خدا آروم بگیریم.

[ بدون نام ] جمعه 26 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 21:56

تو هم خیلی شبیه داداشت می نویسی ولی متنهات شادترند. من از فیس بوک تو سایتت پیدا کردم بعد رفتم تو لینکات شانسی اونو دیدم بهش بگو ذهنشو خیلی در گیر نکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد