روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم
روزهای زندگی

روزهای زندگی

زندگیم را دوست دارم

بی پناهی

بی پناهی بد احساسیه. شاید آدم اگه بزرگترین دردا رو هم داشته باشه، ولی حس کنه آدمایی هستن که باهاش همدردی میکنن، راحت تر بتونه دردش رو تحمل کنه. ولی آدمی که غم کوچیکی داره بدون هیچ همدردی که بدونه تو مواقع لزوم میتونه بهش تکیه کنه، خیلی سخته که بتونه این دوره رو به سلامت بگذرونه. اگه کسی باشه، که تو توی ذهنت به عنوان ذخیره و تکیه گاه در نظر داشته باشیش، حتی شاید تو دنیای واقعی، هیچ موقعیتی پیش نیاد که مجبور باشی دردت رو بهش بگی و بهش تکیه کنی، ولی همونی که میدونی هر وقت بخوای، هست، بهت آرامش میده. یه لذت عجیبی بهت میده که هیچ وقت دوست نداری از دستش بدی...هیچ وقت.

بعضی وقتا هم هست که عزیزانمون، از قصد کاری میکنن که برای مدت کوتاهی، حس کنیم نمیتونیم بهشون اعتماد کنیم. از قصد موقتا این حس رو بهمون القا میکنن که پشتمون نیستن و هوامون رو ندارن.  این کار رو میکنن تا ما قدر بودنشون رو بیشتر بدونیم. بعد یه مدت هم دوباره میشن همون تکیه گاه همیشگی. خدا کنه این حس بی پناهی که من الآن دارم، همینجوری باشه.

نظرات 2 + ارسال نظر
LB8 چهارشنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 23:27

شایداین جورموقع هاخدابهت لطف کرده میخوادبعدازاینکه حالتواساسی گرفت بهت بفهمونه که"هیچ پشتیبانی مثل من پیدا نمیکنی دستتو به من بده برای ابد"

Friend جمعه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 00:51

دادا تو خیلی داقونی بابا یه ذره از زندگی لذت بر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد