شاید طبیعی نباشه، ولی هر چی سنم بیشتر میشه، داراییهام برام ارزشمند تر میشن.
خونواده ام، دوستام .... و البته خاطره هام.
به خاطر همین یه چند وقتیه شروع کردم و خاطرات روزانه مو مینویسم. با اینکه هیچ وقت از این کار خوشم نمیومده، ولی فکر میکنم تنها راه حفظ روزها، دقیقه ها و ثانیه های زندگیم، همین نوشتن هاست.
دارم همه سعیمو میکنم تا از داشته هام، چیزی کم نشه...
اتفاقن خیلی طبیعیه...
کاملن.
ممنون...
این اصلا بد نیست ، ده سال یا بیست ساله دیگه که میخونی خوشت میاد
منم نگفتم بده....گفتم دلیلش ترسه...
من همیشه دوس داشتم این کارو ولی هر موقع تصمیم گرفتم انجامش بدم بعد دو روز خسته میشم یا این که انگیزه واسه ادامش ندارم .نمیدونم چرا!!!!
توی وبلاگ بنویس...
روزمرگیا ااخه میشه خصوصیترینهای زندگیم که تو وب بنویسم؟!
بله
و یه رمز که هیچ کس نخونه