حال خوب....
متاعی است که این روزها، کمتر کسی آن را دارد. کمیاب شده اصلن.
باید کلی بگردی و بگردی تا کسی را پیدا کنی که حال بد نداشته باشد. حالا حال خوش پیشکش...
نمیدانم...واقعن بر سر اون مردم شاد دلخوش سر مست، چه بلایی اومد؟ چی شد که همه مون به اینجا رسیدیم؟
قبلن مگه خیلی شاد بودن؟
مادربزرگم یه چیزایی میگه گاهی وقتا
مثلن دخترا تو روستا دستای همو میگرفتن و بالباسای قری میرفتن و بیرون شعر میخوندن هیچ سرکوب امرو نهی بی حدی ام نبوده تا اینکه که از یه جایی به بعد این شادی توی بیرو متوقف میشه و درست هم به نظر میرسه ...
ولی الان چی؟!
هعییی
از قدیمیا که میپرسی، همه شون همینو میگن. میگم مردم قبلنا دلشون خوش بود. مهربون بودن با هم. دین و ایمونشون بیشتر بود...
ولی الآن...
آره واقع
ا چی شده ؟
هیچی...
راس میگی
ن..
باباااااااا چرا بد باشیم خو؟
چقد مگه زنده ایم؟
هان؟
که همین فرصت هم با کلی غم و اندوه بگذره؟؟؟
به اتفاقات زندگی خیره نشوو
بخندو رد شووو
خود من دلخوش نیستم واقعن..
طوفانی رو پشت سر گذاشتم..
که اصن تاریک کرد روزامووو
حالا تموم شد دیگه..
بشینم ردشو پی بگیرم؟؟؟
بشینم حال الانمم زهر کنم؟؟؟
واقعن درست میگی....
ولی ازقدیماکه خاطره میشنویم همش سختی وعذاب وزجروبدبختی بود...فرصت نداشتن فکرکنن بدبختن یاخوشبخت...
من برعکس همه بهارای دیگه این بهارخوبم...هرچندهنوزبهاررودوست ندارم
خدا کنه همیشه خوب باشی عزیزم...