روزهایی که غمگینی، بیشتر ار روزای دیگه به شادی نیاز داری...
روزهایی که تنهایی، بیشتر از روزهای دیگه به یه همدم احتیاج داری...
روزهایی که نا امیدی، بیشتر ار روزای دیگه به امید احتیاج داری...
روزهایی که حوصله انجام هیچ کاری رو نداری، بیشتر ار روزای دیگه به انجام یه کار مفید نیاز داری...
روزهایی که لبخند به لبت نمیاد، بیشتر ار روزای دیگه به خندیدن احتیاج داری...
روزهایی که شدیدن جای خالی یه چیز خوب رو توی زندگیت احساس میکنی، بیشتر ار روزای دیگه به اون چیز احتیاج داری...
ولی غالبن ماها بر عکسیم.
روزهایی که غمگینیم، میشینیم تا غمگینتر بشیم، روزهایی که تنهاییم، با هیچ کس حرف نمیزنیم تا تنها تر بشیم، روزهایی که نا امیدیم، انقدر فکرای بد میکنیم تا نا امید تر میشیم، روزهای بی حوصلگیمون، انقدر میشینیم و بِر و بِر در و دیوارو نگاه میکنیم تا بی حوصله تر و بی انگیزه تر میشیم و این چرخه های منفی، همینجوری ادامه پیدا میکنه و میکنه و میکنه...
اما قرار نیست تو مثل بقیه باشی، تو با بقیه فرق داری و واسه بهتر شدنت کلی تلاش میکنی
تو خودت این درسارو بهم یاد دادی
منم مثل بقیه...
منو با معلمت اشتباه نگرفتی؟!!
شاید بعضی روزا نیازایی یا احتیاجایی تو زندگی داشته باشیم درست
ولی خودمون نمی تونیم به تنهایی به این نیاز ها پاسخ بدیم و به کمک اطرافیامون بهتر این روزا رو پشت سرمی زاریم
درسته...
اینجا بحث توقع از اطرافیان میاد وسط که بفهمن و به موقع و به جا کمک کنن تا از این برزخ بیایم بیرون
توقع...نمیدونم با این کلمه یه کم مشکل دارم. توقع خود آدمو از پا در میاره...
جمع نقیضین؟!!
منظورتو نفهمیدم...
سپاس و درود
کل زندگی یه چرخه باطله هر طور که نگاهش کنی بازنده ای چون اصلا برای برنده شدن زاده نشدیم
خب زیاد موافق نیستم با این حرف. بعضی وقتا انقدر لذت میبرم از لحظه ای کو توشم، فک میکنم اگه هدف خلقتم درک همین یه لحظه بوده باشه، می ارزیده...