فکرکنم کلاغی که از مترسک بترسه به فکرراه جدیدواسه سیرکردن خودش میوفته...میره یه جایی که مترسک نداشته باشه...."لاجرم"ازگرسنگی نخواهدمرد...فکرش بیشتر بکارمیوفته
جاهای دیگه هم هست دونه باور کن حتما از جایی ک مترسک داره نمیخواد تهیه کنه خدا روزیش و جایی براش میزاره
این و نوشتم ولی نمیدونم چرا خودم باور ندارم ...نمیدونم باور کن ..چون آدمهای گرسته ی زیادی میبینم ک ب امید این هستن ک خدا روزی شون و میرسونه از صب تا بوق سگم کار میکنن و آخرش یکشون گرو دوشونه
این مسائل خیلی پیچیده و فلسفیه...شاید بعدها یه پستی گذاشتم راجع بهش
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
واقعااااا درسته
گفتن که ترس برادر مرگه ...
خود مرگه اصلن....
فکرکنم کلاغی که از مترسک بترسه به فکرراه جدیدواسه سیرکردن خودش میوفته...میره یه جایی که مترسک نداشته باشه...."لاجرم"ازگرسنگی نخواهدمرد...فکرش بیشتر بکارمیوفته
شایدم...
جاهای دیگه هم هست دونه باور کن حتما از جایی ک مترسک داره نمیخواد تهیه کنه خدا روزیش و جایی براش میزاره
این و نوشتم ولی نمیدونم چرا خودم باور ندارم ...نمیدونم باور کن ..چون آدمهای گرسته ی زیادی میبینم ک ب امید این هستن ک خدا روزی شون و میرسونه از صب تا بوق سگم کار میکنن و آخرش یکشون گرو دوشونه
این مسائل خیلی پیچیده و فلسفیه...شاید بعدها یه پستی گذاشتم راجع بهش