خیلی از تغییرها تو حسّای آدم به آرومی اتفاق می افته، اونقدر آروم که شاید فقط بعدها که به عقب نگاه میکنی متوجه این تغییرات میشی، و اونموقع که اینو کشف میکنی اونقدر برات عجیبه که باید چند بار خاطراتتو مرور کنی تا مطمئن بشی یه موقعی واقعیات یکسانو یه جور دیگه میدیدی.
خیلی بده که یه حس خوب بره و دیگه هیچ وقت برنگرده.
خیلی بده که یه حس بد بیاد و به این زودیا خیال رفتن نداشته باشه.
خیلی خوبه اگه خلاف اینا اتفاق بیوفته.
بدتر از اینا همه، اینه که یه حس بد بیاد و تو اونقدر بهش عادت کرده باشی که یا اصلا نفهمی که این حسی که داری بده، یا میلی به رفتن این حس نداشته باشی...